🍁 وقتی دو برادرم شهید شدند،
پدرم خیلی محکم و  صبور بود.
یادم می‌آید
 وقتی محمدرضا پنج سال داشت بہ خانه پدری‌ام رفته بودیم.
مشغول ڪار بودیم ڪه یڪ‌باره پنجره آهنی از لولا خارج شد
و افتاد روے سر محمدرضا ڪه زیر پنجره نشسته بود.
جمجمه‌اش شڪسته بود.
وقتی خودم را بہ محمدرضا رساندم، از سرخی خونی ڪه در آن غوطه‌ور شده بود،
شوڪه شدم و ناخودآگاه گفتم: چقدر خون تو قرمز است!
 مثل خون شهید می‌ماند!
همان‌ موقع پدرم هم ڪه آن‌جا بود رو به محمدرضا ڪرد و گفت: ‌‌
محمدرضا، تو نباید بہ  مرگ عادے بمیرے.
تو هم بایدشهید شوے...‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


نقل از مادر شهید
محمدرضا دهقان


  مراسم جشن تولد بیست و یک سالگی شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان، عصر پنج شنبه بیست و ششم فروردین با حضور اعضای خانواده، دوستداران و همرزمان این شهید در امامزاده علی اکبر (علیه السلام) چیذر برگزار شد. شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان، از نیروهای یگان ویژه فاتحین بسیج بود که بیست و یکم آبان سال نود و چهار به همراه سه تن از دیگر همرزمانش در حاشیه جنوبی شهر حلب کشور سوریه به شهادت رسید.